اقیانوس مشرق

 خانه موضوعات آرشیوها آخرین نظرات
#پاسخ_به_شبهات_محرم
ارسال شده در 5 شهریور 1398 توسط نسیم در بدون موضوع


#پاسخ_به_شبهات_محرم
آیا ماجرای عروسی حضرت قاسم (علیه السلام) در کربلا صحت دارد؟
بیشتر تحلیل گران واقعه عاشورا، عروسی حضرت قاسم بن الحسن(علیه السلام) را نادرست می دانند. محدث قمی در منتهی الآمال دامادی حضرت قاسم را رد کرده و می فرماید:
قصه ی دامادی حضرت قاسم در کربلا, صحت ندارد و حضرت قاسم به اتفاق همه ، بدون نسل است . ایشان اضافه می کند: امام حسین (علیه السلام ) سکینه را به عبدالله تزویج کرده بود که پیش از انجام عروسی در کربلا شهید شد، دخترش فاطمه را به حسن مثنی داده بود و بر اساس برخی روایات یک دختر کوچکی هم در مدینه داشت که در حد ازدواج نبود. پس قاسم با کدام دختر امام حسین (علیه السلام ) ازدواج کرده است ؟!(1)
علامه مجلسی بر این باور است که ماجرای عروسی قاسم سند معتبری ندارد. منشأ این حکایت دو کتاب است؛ یکی منتخب المراثی، اثر شیخ فخرالدین طریحی ـ نویسنده ی مجمع البحرین ـ و دیگری روضة الشهدا، نوشته ی ملاحسین کاشفی ـ صاحب انوار سهیلی ـ است. این کتاب اولین مقتلی است که به فارسی نوشته شده است.(2)
بدون تردید در وقایع عاشورا تحریفاتی صورت گرفته و در واقعیات این حادثه مهم تاریخ اسلام و تشیع دستکاری هایی شده و بر همگان لازم است با این تحریفات به مبارزه برخیزند، تا عاشورا و حوادث آن آن گونه که واقع شده؛ به گوش جهانیان برسد.
یکی از این تحریفات دامادی حضرت قاسم بن الحسن (علیه السلام) است که در برخی از مجالس مذهبی متأسفانه با حسّاسیت خاصی به آن میپردازند.
این تحریفات در عین حال که واقعیت تاریخی این حادثه را مخدوش میکند، ما را از اهداف اساسی واقعه عاشورا و درسهایی که از آن حادثه عظیم میتوان گرفت، دور میکند.
اصولاً جریان عروسی حضرت قاسم در کتابهای اولیه تاریخی ذکر نشده و این مطلب بعدها در تاریخ وارد شده و در روضهها و تعزیهها به واسطه جریان احساسی خاصی که در آن وجود دارد و برای داستانی کردن این حادثه و به نمایش درآوردن آن، از این حادثه که واقعیت ندارد، سوءاستفاده میشود. با این هدف که چون گریاندن مردم ثواب دارد و هر چه آب و تاب آن بیشتر شود، مردم را بیشتر مجذوب میکند، از وقایعی که هیچ سند صحیح تاریخی ندارند، استفاده شده است.
جوانی که هنوز سیزده یا چهارده سال بیشتر ندارد و شاید هنوز به سن بلوغ نرسیده است و در گرماگرم نبردی که حتی فرصت خواندن نماز را در حال آرامش ندارند و در زیر باران شمشیرها و تیرها نماز خوف را به جا میآورند، زمانی که مصیبت و غم گرداگرد خیام حسین و یاران او را گرفته است، زمانی که همه شوق شهادت بر سر می پروراند و میخواهند هر چه زودتر اجازه میدان گرفته و به فیض شهادت نائل شوند، زمانی که امام حسین(علیه السلام) از حضرت قاسم در مورد شهادت سؤال میکند و او پاسخ میدهد که از عسل شیرین تر است و بدین ترتیب آرزوی قلبی خود را شهادت بیان میکند، نه عروسی که در وقت فراغت و آسایش و شادی لازم است، نه هنگام جنگ و مبارزه و در گرماگرم شهادت، مسئله عروسی حضرت قاسم نه منطقی و عقلی است و نه از جهت تاریخی سند معتبری دارد، نیز از حقیقت و واقعیات عاشورا و اهداف و پیامهای آن فاصله بسیار دارد.(3)
از جمله شخصیت های دیگری که به نادرستی ماجرای عروسی حضرت قاسم(علیه السلام) اشاره کرده اند عبارتند از:
- شیخ جعفر شوشتری در کتاب فواید المشاهد (ص 51)
- قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین (ص 689 - 683)
- شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الامال (ج 1، ص 700)
- علّامه مامقانی در کتاب تنقیح المقال (ج 2، جزء 2، ص 19)
- شیخ محمّدتقی شوشتری در کتاب قاموس الرجال (ج 8، ص 466) و….

پی نوشتها:
(1). منتهی الامال،شیخ عباس قمی،انتشارات هجرت، تابستان 1374، چاپ هشتم، ج 1، ص 700.
(2). ریاض القدس المسمی بحدائق الانس، مرحوم صدرالدین واعظ قزوینی، ج 2، ص 42.
(3). حماسه حسینی، مرتضی مطهری، ج 1، ص 28، انتشارات صدرا، خرداد 1364.

نظر دهید »
#پاسخ_به_شبهات_محرم 
ارسال شده در 3 شهریور 1398 توسط نسیم در بدون موضوع


#پاسخ_به_شبهات_محرم
چرا مراسم عزاداری امام حسین(ع) پیش از شهادت ایشان صورت می گیرد؟

عشق و محبّت به حضرت باعث شده که دوستداران امام ، پیش از عاشورا خود را آماده کنند و لباس سیاه بپوشند، نیز مساجد، تکایا و حسینیه ها را سیاهپوش کنند.
عزاداری برای اباعبدالله(ع) عزاداری معمولی نیست؛ بلکه تبدیل به فرهنگ فراگیر شده است. وقتی تبدیل به فرهنگ شد، دیگر زمان و مکان نمی شناسد، از این رو تا نسیم محرّم به مشام جان می وزد، پوشیدن لباس عزا و سیاهپوش کردن کوچه و خیابان ها و مساجد و تکیه ها شروع می شود. البته بعد از عاشورا و حتی تا ماه صفر و در غیر محرم نیز عزاداری در فرصت های مناسب برگزار می شود، شیعیان به دستور اولیای دین مخصوصاً به دستور امامان بعد از امام حسین(ع) برای زنده نگه داشتن اهداف امام و فرهنگ عاشورا تلاش و کوشش می کنند.
امام باقر(ع) در زمینة برپایی عزا در خانه ها برای امام حسین می فرماید: «باید بر حسین(ع) عزاداری و گریه کنید و به اهل خانة خود دستور دهید که بر او بگریند . با اظهار گریه و ناله بر حسین(ع) مراسم عزاداری بر پا کنید و یکدیگر را با گریه و تعزیت در سوگ حسین (ع) ملاقات کنید».(1) یکی از یاران امام صادق(ع) نقل می کند که در محضر امام بودیم، از حسین یاد کردیم و بر قاتلانش لعن نمودیم، امام گریست، ما نیز گریه کردیم، سپس حضرت گفت: «حسین(ع) فرمود: من کشتة اشکم! هیچ مؤمنی به یاد من نمی افتد مگر اینکه اشک می ریزد.(2)
رمز جاودانگی نهضت حسینی، زنده نگه داشتن و بزرگداشت آن بوده است. امام خمینی فرمود: «الآن هزار و چهارصد سال است که با این منبرها با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها (دین اسلام) را حفظ کرده اند».(3)
عزاداری، احیای خط شهادت و رساندن صدای مظلومیت آل علی به گوش جهانیان است. این موضوع زمان و مکان ندارد و هر زمان که زمینه آماده است ، می توان مجالس عزا را بر پا کرد. عزاداران حسینی پروانگان شیفتة نورند که شمع محفل خویش را یافته، آمادة جان باختن و فدا شدن اند.
نقش عزاداری در حفظ فرهنگ عاشورا مهم است و آثار و برکات خوبی برای بشر داشته و خواهد داشت. افزون بر این ، کاروان امام حسین روز دوم محرّم سال 61هجری وارد کربلا شد، پس از آن سپاه کوفیان به تدریج وارد شدند و عزا و مصیبت خاندان اهل بیت(ع) از همان زمان آغاز شد.
روز نهم (تاسوعا) کاروان امام را محاصره کامل کرده،روز دهم (عاشورا) آن بزرگوار و یارانش را به شهادت رساندند.
بنابراین چون اصل گرفتاری حضرت از دهۀ اوّل محرم آغاز شده است، پیروان حضرت از اوّل محرم عزاداری می کنند.
عزاداری از ابتدای محرم سابقه تاریخی دارد. آغاز عزاداری در دهه اوّل محرم آن هم به صورت فراگیر همانند عزاداری امروزه را می توان از عصر معزالدوله دیلمی ازسلسله آل بویه دانست .(4)
معزالدّوله اولین کسی است که فرمان داد مردم شیعهء بغداد در دههء اوّل محرم برای حضرت امام حسین (ع) سیاه بپوشند و بازار را سیاهپوش کنند و در روز عاشورا دکّان ها را ببندند و از طباخی جلوگیری کنند وتعطیل عمومی نمایند. این مراسم در تمام کشورهای اسلامی از جمله ایران تا اوایل سلطنت سلجوقیان معمول بود،که تا به امروز ادامه دارد.(5)
—————-
پی نوشت ها:
1. جواد محدثی ، فرهنگ عاشورا، ص 312، به نقل از کامل الزیارات ، ص 175.
2. «… أنا قتیل العبرة، لا یذکرنی مؤمن إلاّ بکی» بحار الانوار، ج 44، ص 279.
3. همان، ص 313..
4. مرتضی مطهری ، مجموعه آثار، ج 17، ص 94
5. جواد محدّثی ، فرهنگ عاشورا، ص 313.

نظر دهید »
#محرم_نزدیک_است
ارسال شده در 31 مرداد 1398 توسط نسیم در بدون موضوع


#محرم_نزدیک_است
#پاسخ_به_شبهات_محرم
آیاتی در قرآن هست که در باره امام حسین (علیه السلام ) تفسیر شده باشد ؟

برخی از آیاتی که براساس روایات اسلامی یکی از مصادیق آن امام حسین ( علیه السلام ) است و به گونه ای به امام حسین ( علیه السلام ) تفسیر شده اند، عبارتند از:
1.سوره فجر، به خصوص آیات: یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ(الفجر/27)تو ای روح آرام یافته!
ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیةً مَرْضِیةً(الفجر/28)به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است.
حضرت امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید: «سوره فجر را در هر نماز واجب و مستحب بخوانید که سوره «حسین بن علی» است ».(1)
2. سوره اسرأ، آیه 33، که می فرماید «مَن قُتِل َ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّه ِی سُلْطَـَنًا …; کسی که مظلوم کشته شده برای ولی او سلطه (حق قصاص ) قرار دادیم «
حضرت امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید: «این قسمت از آیه دربار? امام حسین( علیه السلام ) نازل گردیده است «.(2)
3. بخشی از آیات سوره “دهر” (انسان ) به اهل بیت : از جمله امام حسین ( علیه السلام ) مربوط است و بر این حقیقت نیز روایات فراوانی وجود دارد.(3)
4. آیة مباهله ; که در جریان مباهله پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله و سلم)حضرت علی و فاطمه و امام حسن و امام حسین ( علیهم السلام ): را با خود برد و به همین مناسبت ، آیه 61، آل عمران نازل شد و مصداق ، “ابنائنا” امام حسن و امام حسین ( علیهما السلام ) هستند. (4)
همچنین آیه تطهیر (احزاب ، 33) ; آیه مودت (شوری ، 23) ; آیه 19 تا 22 سوره “الرحمن ” ; آیه اولی الامر(نسأ،59);
5.در اوّل 29 سوره از قرآن حروفی آمده که به حروف مقطعه مشهورند. این حروف رمزهایی بین خداوند متعال و پیامبراکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) بوده ، تنها خداوند متعال ، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار( علیهم السلام ): از حقیقت آن اطلاع دارند و دربارة آیه یک سوره مریم (کهیعص ) روایتی از امام صادق( علیه السلام ) آمده است که می گوید: “کاف ” اشاره به کربلا، “هأ” به هلاکت ، “یأ” به یزید، “عین ” به عطش و “صاد” به صبر اشاره دارد.( 5 )
6. در روایتی دیگر از امام صادق( علیه السلام )، سال خروج امام حسین( علیه السلام ) با استفاده از حروف مقطعه “الم ” استخراج شده است .(6 )
7. همچنین آیاتی مانند:« بِأَی ذَنْبٍ قُتِلَتْ(التکویر/9)به کدامین گناه کشته شدند»؟!
«وَفَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ(الصافات/107)ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم»،و… به شهادت امام حسین( علیه السلام ) تأویل شده است «.(7)
و…
خلاصه این که تمام آیاتی که درباره اهل بیت ( علیهم السلام ) نازل شده ، شامل امام حسین( علیه السلام ) نیز می شود.(8)

پی نوشتها:
(1). ثواب الاعمال ، شیخ صدوق ، ص 123، مطبعة الامیر.
(2). الکافی ، محمدبن یعقوب کلینی ، ج 8، ص 255، حدیث 364، دارالکتب الاسلامیة ، تهران .
(3). ر.ک : تفسیر مجمع البیان ، طبرسی ، ج 5، ص 404، داراحیأ التراث العربی ، بیروت .
(4). ر.ک : پیام قرآن ، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران ، ج 9، ص 225 ـ 258، دارالکتب الاسلامیة ، تهران .
(5). بحارالانوار، علاّمه مجلسی ، ج 14، ص 664، داراحیأالتراث العربی ؛تفسیر نور الثقلین ، شیخ عبد علی حویزی ، ج 3، ص 320، انتشارات اسماعیلیان.
(6). تفسیر صافی ، فیض کاشانی ، ج 1، ص 134، ذیل آیه 1 سوره بقره ، دار الکتب الاسلامیه.
(7). ر.ک : الحسین فی القرآن ، سیدمحمد الواحدی ، ص 208، 164 و…، نشر لاهیجی .
(8). ر.ک : خصایص الحسینیه ، شیخ جعفر شوشتری ، ص 76 ـ 81، دارالکتاب / همگامی امام حسین با قرآن ، حسن دهشیری و…، ص 11 ـ 148، ناشر مؤلفان .

3 نظر »
#پاسخ_به_شبهات_محرم
ارسال شده در 25 مرداد 1398 توسط نسیم در بدون موضوع


#پاسخ_به_شبهات_محرم

چرا امام حسین با حرکت به سوی کوفه، خود را به کشتن داد، در حالی که قرآن می فرماید: با دستان خود خویش را به هلاکت نیفکنید؟

جواب در دو محور قابل بررسی است.
1 – علم عادی:
براساس آیات قرآن، علم غیب مخصوص خدا است.(1) و از جمله امور غیب و پنهان، اخبار و حوادث آینده است. در عین حال در برخی آیات، خداوند بعضی از حوادث غیب را به پیامبرش خبر می دهد.(2) نیز از آیات برداشت می شود که بندگان خاص و برگزیده خود را از برخی امور غیبی آگاه سازد؛ بنابراین اگر پیامبران و معصومان(ع) از آینده آگاهی دارند و از آن خبر می دهند، از ناحیه خدا و به اذن و ارادة اوست.
از آیات و روایات نیز به دست می آید که اراده و مشیت الهی بر آن است که پیامبر و امام همانند مردم عادی باشند. مانند آنان زندگی کنند و مورد آزمون الهی قرار گیرند و در رفتار خویش با مردم براساس علم غیب عمل نکنند.
پیامبر و امام براساس اراده و مشیت الهی عمل می کردند. رفتارشان مانند افرادی بود که هیچ اطلاعی از آینده ندارند. این گونه عمل کردن بسیار دشوار است و توان، تحمّل و ظرفیت فوق العاده می طلبد، و خود از کرامات است.
پیامبران در معامله و داد و ستد با مردم و عزل و نصب کارگزاران و قضاوت و برخوردها به علم عادی رفتار می کردند. پیامبر و امام، منافقان را می شناختند؛ با این وجود پنهان کاری آنان را – جز در موارد ویژه – افشا نمی کردند و ظاهر اسلامی آنان را می پذیرفتند و در معاشرت و داد و ستد و ازدواج و… با آنان مانند دیگران عمل می کردند. پیشوایان معصوم(ع) الگوی دیگران بودند؛ بنابراین باید براساس علم عادی رفتار می کردند.
در کتاب شریف کافی، بابی با عنوان «الائمة اذا شاؤوا أن یعلموا علموا» وجود دارد. در این باب روایاتی جمع آوری شده که بیانگر آن است که امامان هر گاه اراده علم و دانش کنند، آگاه می شوند. اما چون اراده الهی در امور مربوط به آنها براساس عمل به علم عادی بود، آنان نیز همان را اراده می کردند.
مردم کوفه به حضرت نامه نوشتند و اعلام آمادگی کردند. هنگامی که حضرت از مکّه حرکت کردند، وجود نشانه قطعی بر شهادت حضرت نبود، بلکه با حضور او در مکه، بیشتر احتمال خطر و کشته شدن وجود داشت؛ بنابراین بهترین راه به طور طبیعی و عادی حرکت به سمت کوفه بود. امام بر اساس علم عادی، حرکت به سوی کوفه را انتخاب کرد تا این که در کربلا در محاصره دشمنان واقع شد؛ بنابراین براساس علم عادی و طبیعی به نظر نمی رسد که حرکتش به سمت کوفه، کشته شدن یا به هلاکت انداختن خود باشد.
2 – علم الهی:
امام حسین(ع) براساس علم الهی، از شهادت خود با خبر شده و حتی از آن خبر می دهد، اما همچنان به مسیر ادامه می دهند. آیا امام با این حرکت، خود را هلاکت انداخت؟
«خود را به هلاکت انداختن» کاری غیر شرعی، غیر عقلانی و حرام است و آیا امام (بنابر فرض آگاهی از شهادت) خود را هلاکت انداخت؟
امام حسین به اذن خدا از آینده خبر دارد، می داند که در مسیر عدالت خواهی و ظلم ستیزی، کشته خواهد شد. امام وقتی از مکه حرکت می کند، می داند که در نهایت به کربلا می رسد و در روز عاشورا می جنگد و شهید می شود؛ با این حال حرکت او خویش را به هلاکت انداختن و آماده ساختن عوامل مرگ خویش است؟ آیا با حرکت خود به سمت کوفه و کربلا، چون می داند به مرگ منجر می شود، خود را به هلاکت انداختن است؟ اما اگر از آینده آگاه نبود، دیگر شبهه ای پیش نمی آمد؟
شبهه از دو جهت بی مورد است:
اوّل: علم امام حسین به آینده، مثل علم خداوند به آینده، نه اجبار ایجاد می کند و نه تکلیف را بر می دارد، چون علم به انتخاب آگاهانه، انجام وظیفه با سرپیچی از آن است. خدوند می داند که امام به وظیفة ظلم ستیزی اقدام می کند و دشمنانش اقدام ظالمانه می نمایند. امام هم به این علم خدا آگاهی یافته است اما نمی توانست اقدام دیگری انجام دهد که در شأن یک مؤمن ظلم ستیز باشد. آنچه انجام داد، بهترین اقدام بود و حاشا که امام بهترین اقدام را واگذار و کار دیگر کند.
ما هم اگر به مراتب بالای ایمان برسیم، ظلم ستیزی و عدالت طلبی را رها نخواهیم کرد، حتی اگر بدانیم به مرگمان منتهی می شود.
علم به اینکه مرگ عاقبت کارمان خواهد بود، ما را از عدالت طلبی و ظلم ستیزی باز نخواهد داشت.
دوم: علم امام به آینده، امکان تغییر آینده را به او نمی داد. بنی امیه تصمیم داشتند اهداف شیطانی خود را به هر قیمت محقق سازند و هیچ مانعی نمی توانست سر راه آنها قرار گیرد. قدرت و حکومت و ثروت در دست آنان بود و با مکر و تهدید و تطمیع به اهداف خود می رسیدند. اکنون امام که می داند حرکتش از مکه به کربلا منتهی می شود و در آخر با شهادت خود و اسارت خاندانش پایان می یابد، چه کار دیگری می توانست بکند؟ تقدیر و شرایط و عوامل را که نمی توانست تغییر دهد؛ فقط می توانست مطیع فرمان خدا و عمل کننده به وظیفه باشد، یا از وظیفه سرپیچی کند. خارج شدن یا نشدن از مکه و رفتن یا نرفتن به سوی کربلا، تغییری در شرایط ایجاد نمی کرد.
در هر حال تا زمانی که تسلیم بنی امیه نمی شد، در امان نبود و سرنوشتی شبیه کربلا در همه جا در انتظار او بود! یا باید تسلیم می شد و بندگی خدا را رها می کرد و بردگی یزید را می پذیرفت (که از هیچ آزادة مؤمنی چنین انتخابی انتظار نمی رود) یا مبارزه می کرد و شهید می شد، که امام به حکم ایمان، گزینة دومی را انتخاب کرد.
هلاکت چیست؟
هلاکت یعنی بندگی شیطان، نه شهادت در راه ظلم ستیزی و عدالت طلبی! آن که شهادت در راه ظلم ستیزی و عدالت طلبی را می پذیرد، هلاکت را انتخاب نکرده، بلکه از هلاکت فرار کرده، حیات جاوید و پاک را پذیرفته است. اقدام به مبارزه با ستمگران، خود را در هلاکت انداختن نیست، بلکه از مهلکه رهانیدن است.
در واقع امام حسین(ع) با دو مسئله رو به رو بود:
یکی تن به ذلّت دادن و تسلیم شدن و پذیرش خطر عظیم برای اسلام و رهیدن از شهادت؛
دیگر برگزیدن شهادت و نجات از آن موارد.
امام حسین(ع) از میان دو انتخاب، شهادت را به عنوان بهترین انتخاب برگزید.
او این حقیقت

2 نظر »
#محرم_نزدیک_است #پاسخ_به_شبهات_محرم 
ارسال شده در 23 مرداد 1398 توسط نسیم در بدون موضوع


#محرم_نزدیک_است
#پاسخ_به_شبهات_محرم

روایاتی که ثواب عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) را بسیار زیاد و بی حد و مرز دانسته، چگونه قابل توجیه است؟

این مسئله از چند جهت قابل بررسی است، اما پیش از بررسی دو نکته را یادآور می شویم.
1ـ اگر چه برخی از روایات، از جهت سند، ضعیف است و قابل استناد نیست، اما روایات ذکر شده در این موضوع، بسیار است و میان آنها روایات صحیح نیز وجود دارد؛ بنابراین نمی توان تمام آن روایات را انکار کرد و مردود شمرد.
2ـ این گونه روایات، غیر از موضوع عزاداری و ثواب و پاداش آن، در موضوعات بسیار دیگر نیز آمده است، مانند ثواب ذکرهایی چون «لا اله إلاّ الله»، «سبحان الله» که پاداش آنها بسیار دانسته شده، یا ثواب روزه در روز های خاصی از سال مانند نیمه شعبان.
بنابراین ثواب و پاداش بسیار تنها برای عزاداری امام حسین(ع) نیامده، در بسیاری از اعمال خیر چنین تعبیراتی در روایات آمده است؛ پس در پاسخ، هم جنبه کلی چنین موضوعی باید لحاظ شود و هم خصوص مورد عزاداری باید مورد توجه باشد.
حال پاسخ به سؤال در چند محور قابل بررسی است:
1ـ این اعمال از یک طرف وابسته به ما است، که بسیار ناچیز و اندک می نماید، به خصوص آن که توفیق انجام هر عمل خیری از طرف خداوند است، اما طرف دیگر که ثواب و پاداش باشد، وابسته به خداوند و فضل و رحمت بی انتها و خوان گسترده او است. پس برای هر گونه داوری در این موضوع باید جنبه رحمت گستردة الهی مدنظر قرار گیرد.
2ـ اگر چه عزاداری و گریه بر سالار شهیدان و اعمال نیک دیگر توسط انسان، از جنبه ظاهر و دنیوی، بسیار ناچیز می نماید، اما صورت باطن این اعمال می تواند بسیار بزرگ و برجسته باشد، حتی به شرح و زبان و قلم در نیاید و چنانچه از ثواب آنها ذکری به میان می آید، از باب نمونه باشد. در روایتی که در کتاب های فقهی و رساله های عملیه مورد استناد قرار می گیرد، آمده است: اگر شمار افراد در نماز جماعت از ده تن بگذرد، چنانچه درختان عالم، قلم و دریاها، مرکّب و تمام فرشتگان الهی نویسنده شوند، نمی توانند ثواب یک رکعت از آن را بنویسند.(1)
بنابراین چنانچه در پاداش عزاداری سالار شهیدان و سوگواری بر حضرت، حتی بهشت جاودان وعده داده شود، جای تعجب ندارد. اصولاً ترسیم حقایق اُخروی و پاداش آن به امور دنیوی و باطن ارزشمند اعمال دنیوی جز بر این قیاس نمی تواند باشد.(2)
3ـ عزاداری برای پیشوای مظلومان و هر عمل نیک دیگر، اگر چه ذاتاً اقتضای پاداش بسیار دارند (و در اصطلاح از حُسن فعلی برخوردار هستند) اما علاوه بر آن باید شرایط دیگر برای تأثیر و علیت را برخورد باشند؛ یعنی علاوه بر حُسن فعلی باید از حُسن فاعلی، انگیزه صحیح فاعل، پاک و خالص بودن عمل و… برخوردار باشد. اگرچه عزاداری، سوگواری و گریه، علت مقتضی برای پاداش بیکران الهی است، اما علّت تامه نیست و در کنار دیگر شرایط لازم، علّیت آن تامه می شود، اگرچه گریه و سوگواری به تنهایی ارزش خود را دارد و ثواب و پاداش آن درهر حال باقی است، اما برای رسیدن به آن ثواب های بیکران و ثبت جاودان، باید علیت آن تامه باشد.
4ـ در کنار وجود شرایط برای تأثیر، باید موانع را نیز بر طرف کرد. چه بسا علیت یک عمل نیک تمام است و ثواب و پاداش وعده داده شده نیز نصیب شخص خواهد شد، اما در همان زمان یا پس از مدتی، انسان عملی را مرتکب می شود که عمل گذشته خود را باطل می کند و از بین می برد. در همین باره روایت معروفی وارد شده است که پیامبر میان جمعی حضور داشتند و حضرت در بیان پاداش ذکر «لا إله إلاّ الله» فرمود: «به تعداد هر ذکر، خداوند برای گوینده، در بهشت درختی قرار خواهد داد» یکی از یاران گفت: بنابراین درختان ما در بهشت بسیار است. حضرت در پاسخ فرمود: آری، اما مبادا آتشی بفرستید تا درختان را بسوزاند و نابود کند.(3)
در خصوص گریه بر امام حسین(ع) می گوییم: گریه، متفاوت از هر عملی دیگر، ناشی از احساس پاک و شدید انسانی و برخاسته از رقت قلب و خضوع دل است؛ نیز از ریا و مانند آن پاک است، چنان که تولّی و تبرّی (که از فروع مذهب شیعه است) در آن وجود دارد. هم نشان محبت است و هم بیزاری درونی از قاتلان و دشمنان آن حضرت؛ بنابراین، ذاتاً عمل، یا رفتار ارزشمند و مقدس است.
حال اگر این امر ارزشمند در کنار پاکی و صداقت درون باشد، اگر گریه و عزاداری، موجب پیوند روح و جان با سالار شهیدان شده، به ما عزت نفس بخشیده، ما را از گناه و معصیت الهی دور نماید و با هدف عالی او پیوند برقرار کنیم، پاداش های وعده داده شده محقق خواهد بود و جای شگفتی ندارد.

پی نوشت ها:
1ـ محمدکاظم طباطبایی، عروة الوثقی، ج 3، ص 112.
2ـ جوادی آملی، تحریر تمهید القواعد، ص 521.
3ـ امالی صدوق، ص 705؛ وسائل الشیعه، ج 7، ص 185؛ بحار الانوار، ج 8، ص 186، ح 154.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 33

آخرین مطالب

  • رفیق در برم
  • آبرومندی و هنرمندی
  • شهید خدمت
  • داستان کوتاه
  • به رنگ عفاف
  • به تو از دور سلام
  • یا ضامن آهو
  • من رای می دهم
  • #پاسخ_به_شبهات
  •  ❤️ #مقام_معظم_رهبری ❤️  #درس_اخلاق

آخرین نظرات

  • سربازی از تبار سادات  
    • سربازی از تبار سادات
    در من رای می دهم
  • نسیم  
    • اقیانوس مشرق
    در چشمک زدن میوه‌ها
  • سربازی از تبار سادات  
    • سربازی از تبار سادات
    در چشمک زدن میوه‌ها
  • نسیم  
    • اقیانوس مشرق
    در #محرم_نزدیک_است
  • نسیم  
    • اقیانوس مشرق
    در #محرم_نزدیک_است
  • زینبیه چهار محال و بختیاری  
    • مدرسه علمیه زینبیه فارسان
    در #محرم_نزدیک_است
  • نسیم  
    • اقیانوس مشرق
    در #پاسخ_به_شبهات_محرم
  • عابدی  
    • زینبیه ایوان
    در #پاسخ_به_شبهات_محرم
  • یا کاشف الکروب  
    • ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)
    در #پاسخ_به_شبهات_محرم 
  • نسیم  
    • اقیانوس مشرق
    در #تابستان_داغ
  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در #تابستان_داغ
  • نسیم  
    • اقیانوس مشرق
    در نوجوان، بچه ی کوچک دیروز نیست!
  • مدیر النفیسه  
    • مدیرالنفیسه
    • از همه جا خبر
    در نوجوان، بچه ی کوچک دیروز نیست!
  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در چادر محدودیت است!
  • دهسنگی  
    • می نویسم به یاد شهید آوینی
    در #آزمون_دل
  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در #آزمون_دل
  • عابدی  
    • زینبیه ایوان
    در #آزمون_دل
  • سامیه  
    • سامیه
    در #آزمون_دل
  • خادم شهدا  
    • گروه فرهنگی مشکات
    • فریادمان را نیست توصیفی...
    • باران تویی...
    در #آزمون_دل
  • دهسنگی  
    • می نویسم به یاد شهید آوینی
    در #آزمون_دل
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

اقیانوس مشرق

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوندهای وبلاگ

  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان