بااجرای سند 2030 برای غرب سرباز و نیرو می سازیم!
#به_قلم_خودم
به کجا چنین شتابان….
پیشرفت علم و تکنولوژی اگر نصیب بی دینان و از خدا بی خبران و ملحدین شود چه بسا جامعه ای را به نا کجا آباد خواهد کشاند…
تازگی ها ساخت عروسک های سیلیکونی که شباهت بسیار زیادی به نوزاد واقعی دارد توسط دانشمندان برخی کشورها رایج شده است.جنس سیلیکونی عروسک ها باعث میشود تا پوست لطیف ونرم و قابل انعطافی داشته باشند که شباهت زیادی به پوست و بدن نوزاد دارد.
یکی از اهداف شوم دشمنان این است تا با ساخت و وارد کردن این عروسک های به ظاهر انسان نما و بی روح، فرزند آوری را امری پر دردسر وپر هزینه جلوه دهند تا خانواده ها با نگهداری این سیلیکون های بی جان روزگار بگذرانند و نیازی به تولید مثل و افزایش جمعیت احساس نکنند واز همه مهمتر وظیفه مهم و مقدس تربیت فرزند را در لابلای اوراق کتاب تاریخ به فراموشی بسپارند…
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا..
#بی_بی_مریم(3)
? ? ? ? ? ? ?
و او آخرین صفحه را با اشک خواند:
? چهار ساله بود که‌‌یتیم‌شد،اما خدا مالکش بود.وقتی با جثه ی کوچکش کارهای سنگین می کرد تا خرج خانه را بدهد و همه ی دستمزدش را به بی بی می داد، خدا مالک اموالش بود.وقتی خودش، زندگی اش، بچه ها واموالش را وقف جنگ و جبهه کرد و پسرش را داد، باز هم خدا مالکش بود.و وقتی بدنش کم توان شده بود، زبانش قدرت تکلم چندانی نداشت و پاهایش زمین گیر شده بود و تنها با چشمانش می نگریست و سخن میگفت،بازهم خدا را مالکش می دانست... ?
بالاخره دهمین کتاب هم با کمک خدا و همت بی بی مریم به پایان رسید.انصافا کتاب* ناخدا رحمت *دلنشین و جذاب بود.بی بی مریم است دیگر.همیشه دست به خیر است.از هیچ کار خیری دریغ نمیکند.دغدغه زندگی مردم و جوانانشان را دارد.
درست یازده ماه قبل، دقیقا یادم هست که بعد از جلسه قرآن بی بی مریم به مادرم گفت:دلم به حال دختر توران خانم می سوزد.کاش میتوانستم برایش کاری کنم.کم سن و سال است و سردی روزگار را نچشیده.مشکلی هم که برایش پیش آمده، به خاطر جهل و ندانستن است.
بی بی سرش را با ناراحتی به زیر انداخت وگفت:ای کاش جوان های ما بیشتر مطالعه می کردند.هراندازه علم و دانایی بیشتر شود، خطا و اشتباه کمتر می شود.وقتی جوان سطح دانایی خود را بالا ببرد، از بلاتکلیفی و سردرگمی بیرون می آید و قطعا تصمیمات درست و سنجیده میگیرد که نتیجه ی دانایی و هوشیاری است.
? ?
تقریبا چند روزی بعد از آن ماجرا وقتی یک روز از مدرسه به خانه بر میگشتم،
بی بی را دیدم که عصازنان و خرامان از کوچه شهید همت بیرون آمد.مرا که دید از همان فاصله ی دور قربان صدقه ی خودم و حجابم رفت.نزدیک که شد بعد از سلام و احوالپرسی بدون درنگ گفت:فاطمه جان میخواستم لطفی کنی و در کار خیری که قرار است انجام شود، کمک حالمان باشی.تو دختر خوب و فهمیده ای هستی و مطمئنم که دوست داری بقیه دوستانت هم مثل تو زندگی سالمی داشته باشند.قرار شده هر هفته بعد از جلسه قرآن برنامه کتابخوانی داشته باشیم.امکانات و شرایط وکتاب ها آماده هستند.فقط مانده دخترهای همسایه و دوستان و همکلاسی های شما را دعوت کنیم.دوست دارم با سلیقه ی قشنگت تعدادی کارت دعوت طراحی وآماده کنی تا به دستشان برسانیم و اگر خدا بخواهد، روز میلاد امام حسین (علیه السلام) اولین برنامه جمع خوانی را شروع کنیم.من با خوشحالی از برنامه بی بی استقبال کردم وفعالیتمان را شروع کردیم.
? ? ? ? ? ? ?
یازده ماه گذشت و امروز آخرین صفحه از کتاب ناخدا رحمت را مهسا، دختر توران خانم خواند.و او آخرین صفحه را با اشک خواند.مهسا علاقه عجیبی به مطالعه پیدا کرده بود، نسبت به قبل مهربان و آرامتر شده بود و با عنایت خداوند و کمک بی بی مشکلش برطرف شده بود. از همه مهمتر نه تنها خودش بلکه چند نفر از دوستانش هم پایه ثابت جلسات کتابخوانی و جمع خوانی بی بی شدند.
سوم شعبان امسال برنامه جمع خوانی یکساله می شود.خداوند بی بی مریم را برای ما حفظ کند که همه ی عمرش را وقف کرده تا ایمان و عقیده ی جوانان حفظ شود.بی بی خوب میدانست که کتاب های ناب، غیر مستقیم انسان میسازند.بی بی خوبتر میدانست که مطالعه ی کتاب های طلایی و معتبر جوانان را دیندار بار می آورد… ? ? ? ? ? ? ?
#شیعیان_دقت_کنیم
طبق روایات معتبر مسواک زدن با‌چوب اراک توصیه شده است…
آخرین نظرات