آقای راننده بیسکویت را ازخواهرش گرفت ولی لب بهش نزد.گفت میزارمش واسه رضا جونم.نخواست بیسکویت را خودش بخوره ،دلش پیش بچش بود.گفت هر روز که از سرکار به خونه میرم، میاد سراغم و دور و برم می چرخه و بابا بابا میکنه.تا یک ساعتی با رضا مشغولم تا اینکه خوابش ببره.
انگار بغض تو گلوش گیر کرده بود،همینجوری که داشت رانندگی میکرد و چشمش به جاده بود گفت:همش به این فکر میکنم وقتی پیر و از کار افتاده شدم این بچه ها چیکارمیکنن،وقتی دیگه تو این دنیا نباشم،این دو تا پسر بدون من چه جوری روزگار می گذرونن.دلم براشون میسوزه،طاقت ندارم سختیشونو ببینم،آخه پاره های جگرم هستن.
خواهرش که دوست من باشه، سکوت کرده بود و فقط گوش میکرد.انگار نمی تونست چیزی بگه.من تو خیال خودم به راننده گفتم دو نفر هم هستن که بغض و ناراحتی خوراک روز وشبشون شده؛ اما شما تا حالا متوجه نشدی یا نمیخوای متوجه بشی!
تقریبا آقای راننده و خانوادش را می شناختم.قبلا از صحبتهای پدرو مادر پیرش متوجه شدم که از پسرشون گلایه دارند که خونمون نمیاد،می گفتن ما که توقعی ازش نداریم فقط دلمون میخواد هرازگاهی بگه یه پدر و مادری هم دارم که منو باسختی بزرگ کردن، تمام جوانیشون را به پام گذاشتن، از لذت و خوشی های زندگی گذشتن تا من به لذت و خوشی برسم، شرایط تحصیل وکار برام فراهم کردن و سروسامونم دادن.من بهشون حق میدم آخه با سانت به سانت قد کشیدن و بزرگ شدن بچه ها پدر و مادر شکسته تر وپیرتر میشن.وقتی فرزندشون بزرگ و نیرومند میشه، دلشون میخواد یه گاهی کمک حالشون باشن یا لااقل یه احوالی ازشون بپرسن؛ اما متاسفانه بعضی از آقایون و خانمها وقتی با کمک پدر و مادر سروسامون میگیرن و دستشون به دهنشون میرسه، انگار چشمهاشون کم سو میشه و دیگه پدر و مادر را نمیبینن! حرف من نیست روایت از رسول خداست که فرمودند: نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است و در جای دیگر فرمودند: آنکه پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و کسی که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم اورده است.وقتی امام رضا(ع) نیکی به پدر و مادر را واجب و لازم میداند و حضرت علی(ع) غمگین ساختن پدر و مادر را باعث عاق شدن میداند؛ پس دیگر جایی برای سردی وبی مهری نسبت به پدر و مادر نمی ماند.
#مهر_و_محبت از جنس ماده نیست که اگر به پدر و مادر بخشیدیم، چیزی از آن کم شود و سهمی برای همسر و فرزند باقی نماند، اتفاقا برعکس! وقتی عشق و محبت و مهربانی را نثار عزیزانمان کنیم، این عشق و محبت پر وبال میگیرد و گسترده تر میشود وبدون اینکه خودمان متوجه شویم، همه را سیراب میکند.به امید روزی که آقای راننده ی داستان واقعی ما و امثال ایشون خودشون را از خواب غفلت بیدار کنند و در کنار توجه به همسر و فرزند، قدری هم به فکر والدینشون باشند.
خدا نکنه که ایشون هم مثل خیلی های دیگه وقتی پدر و مادر از این دنیا بارسفر بستند، تازه از خواب بیدارشوند و خاطره ی بی مهری های خودشون را به عنوان یک عبرت و درس بزرگ به بقیه انتقال بدهند.انشاءالله…
آخرین نظرات